تولد پیامبر اسلام که مصادف با تولد امام ششم شیعیان حضرت صادق علیه السلام است، از سالهای اولیه ی انقلاب هفته ی وحدت نام گرفته است. دلیل این نامگذاری اختلاف تاریخی شیعه و سنی است که آنها ۱۲ ربیع الاول و شیعیان ۱۷ ربیع الاول را روز میلاد پیامبر میدانند. آیت الله منتظری این فاصله را به عنوان ایام شادمانی ولادت پیامبر، هفته ی وحدت سنی و شیعه نامیدند. از همان ابتدای این نامگذاری، جریانات تندروی شیعی در داخل و خارج که همواره نقش مهمی در جناح سنتی مذهبی داشتند با مسئله ی وحدت شیعه و سنی مخالفت میکردند. حتی با آیت الله منتظری که آن روزها قائم مقام رهبری بود نیز مخالفتهای جدی میکردند و معتقد بودند ایشان سنی زده است. این مجموعه ها به گروه ولایتی ها معروف بودند؛ با آنکه میدانستند منظور از وحدت، همکاری و دوری از بغض و کینه است و به معنای تغییر مذهب نیست. هنوز نیز این جریان افراطی شیعی در داخل و خارج ایران فعالند. از سوی دیگر گروههای افراطی سنی بودند که بیشتر در زیر عنوان وهابیت فعالیت میکردند و مرتب فتوای تکفیر و یا قتل شیعه را میدادند. اینها نیز هنوز در سطح جهان اسلام حضور جدی دارند. در اثر این دو تفکر افراطی در طول سالهای گذشته هزاران انسان مسلمان قربانی شده اند. کاش این رهبران افراطی مذهبی مسلمان که قرآنشان کشته شدن بیگناه یک فرد را مساوی با کشته شدن همه ی انسانها میداند، به فکر خونهای ریخته شده جنگهای مذهبی می بودند و به جای توجه به مرید به سربلندی و پیشرفت و آزادی مسلمانان می اندیشیدند. گرچه این ای کاش هم مثل خیلی از ای کاش های دیگر همواره ای کاش میماند. جنگی که هم اکنون در بسیاری از نقاط جهان اسلام در حوزه شیعه و سنی وجود دارد، از تاریخ جنگ صلیبی هم شرم آورتر است، زیرا که همه پیروان یک پیامبرند.
مهم نیست که چه قدر اخبار موفقیت های هسته ای برای دنیا مهم است و چه قدر واقعیت دارد؛ اما اگر پارسال، بعد از جشن بزرگ هسته ای مذاکره کنندگان راهی برای همکاری با دنیا در این پرونده پیدا می کردند، امسال دو قطعنامه تصویب شده علیه ایران وجود نداشت؛ و اگر امسال بعد از جشن دوباره هسته ای که دیروز برگزار شد، همکاری با دنیا جدی شود، کشور از بحران های سخت تر آینده نجات پیدا می کند. بعد از جشن های بزرگ پیروزی، که نشانه ی قدرت است به جای مغرور شدن باید به نفع کشور مشکلات بین المللی را حل کرد. اگر چنین کنند، شادی موفقیت را بین همه ملت ایران که در آینده باید مشکلات تحریم ها را تحمل کنند تقسیم کرده اند. گرچه تاریخ ایران پر از فرصت سوزی است.منبع:www.webneveshteha.com
مهم نیست که چه قدر اخبار موفقیت های هسته ای برای دنیا مهم است و چه قدر واقعیت دارد؛ اما اگر پارسال، بعد از جشن بزرگ هسته ای مذاکره کنندگان راهی برای همکاری با دنیا در این پرونده پیدا می کردند، امسال دو قطعنامه تصویب شده علیه ایران وجود نداشت؛ و اگر امسال بعد از جشن دوباره هسته ای که دیروز برگزار شد، همکاری با دنیا جدی شود، کشور از بحران های سخت تر آینده نجات پیدا می کند. بعد از جشن های بزرگ پیروزی، که نشانه ی قدرت است به جای مغرور شدن باید به نفع کشور مشکلات بین المللی را حل کرد. اگر چنین کنند، شادی موفقیت را بین همه ملت ایران که در آینده باید مشکلات تحریم ها را تحمل کنند تقسیم کرده اند. گرچه تاریخ ایران پر از فرصت سوزی است.منبع:www.webneveshteha.com
در هفته ی گذشته در چند جلسه گزارشی از سفر اخیر آقای خاتمی به مصر را شنیدم. خود آقای خاتمی هم در جلسه ی مجمع روحانیون مبارز به تفصیل سفرش را تعریف کرد. وزیر اوقاف مصر برای انجام سخنرانی افتتاحیه ی همایش بزرگ دنیای اسلام و جهانی شدن از آقای خاتمی به عنوان یک اندیشمند صاحب نظر در دنیای اسلام دعوت کرده بود. البته خارج از همه ی پروتکل های موجود، در اولین روز ورودش به مصر برنامه ی دیدار با آقای حسنی مبارک، رئیس جمهور گذاشته بودند. در همایش دنیای اسلام و جهانی شدن که شخصیت های دینی و دانشگاهی از کشورهای مختلف دعوت شده بودند، آقای خاتمی مقاله مهمی ارائه کرده است. قرار بوده که آقای خاتمی این سخنرانی را به فارسی بخواند. گوشی های ترجمه برای عرب زبانان نبوده. همانجا تصمیم گرفته که خودش ترجمه عربی سخنرانی اش را به عربی بخواند. در دانشگاه های جده و لبنان و بحرین هم قبلاً دیده بودم که عربی میخواند و انصافاً خوب میخواند. آقای جنتی و هیأتی بلندپایه از طرف جمهوری اسلامی به عنوان نمایندگان رسمی ایران در این اجلاس شرکت و سخنرانی اقای خاتمی را مثل سایر نمایندگی های کشورها گوش داده بودند. گرچه در خطبه های نماز جمعه اصلاً به این جلسه اشاره نکردند و وقتی گزارش سفر مصر را دادند، فقط گفتند در آنجا کسی به ایشان گفته که در جهان اسلام دو نفر محبوبند: سید حسن نصرالله و محمود احمدی نژاد. آقای خاتمی در کتابخانه اسکندریه و دانشگاه معروف الازهر هم سخنرانی کرده است. در هر دو جا اساتید دانشگاه و شخصیتهای معروف سیاسی و فرهنگی و روحانی و رهبران ادیان و حتی مخالفان رسمی حکومت و اسلامگرایان مثل رهبران اخوان المسلمین پای صحبت های آقای خاتمی حاضر بودند. شیخ الازهر که خود را به نوعی رهبر اهل سنت میداند و خیلی هم مثل همه ی روحانیون از تعریف از روحانی دیگری خوشش نمی آید، استثناء خیلی از آقای خاتمی به دلیل داشتن تفکر مورد نیاز جامعه ی جهانی امروز تعریف کرده بود. حسنین هیکل قدیمی ترین روزنامه نگار عرب هم که خیلی با حکومت خوب نیست ولی به عنوان پیر سیاست مصر مورد احترام همه است، به افتخار آقای خاتمی شامی در مزرعه اش داده بود و همه ی اهالی سیاست و قلم و رسانه را هم دعوت کرده بود. آقای خاتمی میگفت در این جلسه خیلی بحث های جدی و پرمحتوا مطرح شده است. بحث شیعه و سنی، هسته ای، عراق، فلسطین هم جزئی از مباحث بوده است. در طول سفر چند روزه آقای خاتمی به مصر سه ماجرای مهم تیتر اصلی روزنامه های مصر و بسیاری از کشورهای عرب بوده: اجلاس سران کشورهای عربی، ماجرای ملوانان انگلیسی در ایران و سخنرانی های آقای خاتمی. اما در کشور خود آقای خاتمی اخبار اصلی صدا و سیما حتی اشاره ای هم نکرد. آقای خاتمی با احترامی که در دنیا دارد بزرگترین سرمایه ی ملی است که در این واویلای غربت ایران میتواند خیلی از مشکلات کشور را کم کند اما از وجودش برای حل بحرانهای موجود استفاده نمی شود. اینکه کسی مثل خاتمی در دنیا اینقدر مورد احترام است و در رسانه های رسمی ایران از او خبری نیست، خیلی برای مدیران کشور بد است. البته چون سطح صدا و سیمای کشورمان خیلی عالی است لابد کارشناسانش تشخیص نداده اند که سخنان خاتمی مثل این همه سخنرانی که پخش میشود، قابل پخش باشد. همه در مجمع روحانیون از اینکه خاتمی نام ایران را سربلند در دنیا مطرح میکند تقدیر کردند.منبع:www.webneveshteha.com
فصل تابستان نزدیک است و دوباره مسئله ی خانم ها و بد حجابی ستیزی آغاز شد، مثل هر سال. اما بیشتر این خانم ها که قرار است با بی حجابی آنان مبارزه ی همه جانبه شود، کسانی هستند که در ایام انتخابات عزیز می شوند و می توان آنان را با همان قیافه ها در تلویزیون دید که در مرود لزوم شرکت در انتخابات با آن ها مصاحبه می شود. در روزهایی که ملوانان انگلیسی در ایران بودند هم تلویزیون رسمی با یکی از اساتید مقیم ایران در همین تهران مصاحبه می کرد، وایشان که در برنامه های دیگر تلویزیون عادی ظاهر می شد با کراوات علیه انگلیس حرف زد.
این هم یک جورائی مثل کار سازمان ملل و شورای امنیت است که با مسأله ی هسته ای در ایران و اسرائیل دوگانه برخورد می کنند و کلی در رسانه های محافظه کار به آن انتقاد می شود.منبع : سایت:www.webneveshteha.com
یکی از اتهامات رضا خاتمی این بود که در روزنامه ی مشارکت عکسی از سعید عسگر، که سعید حجاریان را ترور کرد با چفیه در روزنامه منتشر کرده و سپاه پاسداران و بسیج از مشارکت شکایت کرده بودند که این عکس می خواسته القا کند که بسیج در ترور حجاریان نقش داشته است. رضا خاتمی در دادگاه گفت که ما عکس را جعل نکرده بودیم؛ تازه اطرافش کلی افراد دیگر با همان قیافه بودند که ما آن را حذف کردیم. بعد از دادگاه به رضا گفتم که باید از سپاه تشکر می کردی که نسبت به این که سعید عسگر جزء بسیج معرفی شود، حساسیت نشان داده است. آن چه که جریانات حکومتی از خشونت آفرینان فاصله بگیرند به نفع کشور است و مردم ایران.
چند روز پیش یک خبرنگار باذوق از من پرسید که اگر قرار باشد علیه فیلم ۳۰۰ بنویسی یا علیه آب گیری سیوند، کدام یک را انتخاب می کنی؟ بی تردید گفتم علیه آب گیری سد سیوند. در دانشگاه مشهد گفتند که سد در دوران آقای خاتمی ساخته شده، گفتم خود آقای خاتمی هم حتماً بر این باور است که ایران مهم تر از دولت خاتمی و احمدی نژاد است. بعد خاطراتم را از دولت گفتم که چه قدر آقای خاتمی وقتی صحبت ساخت این سد شد، در مورد مسأله ی آثار باستانی و پاسارگاد حساسیت نشان می داد که آقای بی طرف گزارش هایی از کارشناسان می داد که سد برای آثار باستانی پاسارگاد مشکلی ایجاد نمی کند. تظاهرات و مقاله نویسی و حساسیت نشان دادن به تاریخ ایران که در فضای رعب آور فعلی توسط جوانان و ایران دوستان شکل می گیرد، از مهم ترین قله های افتخار است که در تاریخ ایران می ماند. من نمی دانم واقعاً آیا آب گیری این سد به پاسارگاد لطمه می زند یا نه. می دانم اخیراً گروهی از یونسکو آمده بودند و کارشناسانه در این مورد بررسی کرده اند. باید اصرار کرد نظریه ی آنان منتشر شود.
صبح امروز آقای بی طرف وزیر سابق نیرو را دیدم. جمع دیگری از دوستان هم بودند. همه به نحوی بی رحمانه به او حمله کردیم که چرا امروز در کیهان مصاحبه کرده و گفته آب گیری سد سیوند اشکالی ندارد و نباید تسلیم جوسازی شد؟ وقتی سر و صداها خوابید آقا حبیب بی طرف گفت این ها سوء استفاده کرده اند، بخش های مهمی از مصاحبه را منتشر ننموده اند. می گفت توضیح داده ام که ما در آغاز عملیاتی کردن ساخت سد گروه بزرگی از کارشناسان را مأمور کردیم تا آنان نظر بدهند و نظر کارشناسی آن ها این بود که سد به پاسارگاد آسیب نمی رساند. ما شوخی کردیم که لابد از ترس آقای خاتمی بود. چون آن روزها خیلی آقای خاتمی در دولت و غیر دولت حساسیت نشان می داد. اتفاقاً آقای خاتمی هم در ادامه آمد. بحث سیوند شد. بی آن که در جریان صحبت های ما و مصاحبه ی بی طرف باشد، حرف ها و حساسیت های آن روزهایش در دولت را گفت. گزارشی از سایت ها، وبلاگ ها، خبرهای خبرگزاری ها و مهم تر تحرکات دانشجویی در حمایت از پاسارگاد که به نوعی حمایت از هویت فرهنگی ایرانیان است، دادم. همه و به خصوص آقای خاتمی از این ایران دوستی احساس غرور می کنیم. امروز هم به نظر می رسد که باید کارشناسان واقعی نظر بدهند. اگر سیوند به آثار باستانی پاسارگاد آسیب می رساند، باید آب گیری متوقف شود. سد را می توان همه جا زد ولی تاریخ و هویت کشور را نمی توان بازسازی کرد.منبع : www.webneveshteha.com
زندگی قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه برای تو باشه... دلتنگی قشنگه اگه به خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
فهرست موضوعی یادداشت ها
لوگوی دوستان
آمار وبلاگ
بازدید امروز :8
بازدید دیروز :10 مجموع بازدیدها : 125918 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|